اردیبهشت .......
هوای سرد سال ٩١ هنوز تمومی نداره........ این در حالیه که قرار بوده به همین زودی ها من و پریسا با هم به شنا بریم ولی با وجود هوای سرد اردیبهشت این کار به تعویق افتاده.... دلم میخواد بتونم بچه ها را سرگرم کنم .... دلم میخواد بیشتر با اونها بیرون برم...یعنی میشه؟ با دیدن پریسا و پارسا و بزرگتر شدنشون حس خوبی بهم دست میده.... خوشحالم که بچه هام به خواست خدا حق زیستن را پیدا کردند و امیدوارم من و بابای بچه ها بتونیم والدین خوبی براشون باشیم...... پارسا الان که حدود یک سال و ٤ ماه را داره میتونه کلماتی مثل چیه... به به ...رفت .... نیست ... مادر ....مامان و بابا را بگه.......... دلم ...اینجا...هر روز ...براتون تنگ میشه ...
نویسنده :
ناهید
11:21